یادبود شهید والامقام هوشنگ ترکاشوند
هشتمین گفتار: پدر و مادر عزیزم هیچ گاه اجر خودتان را با منت گذاشتن برکسی یا حتی رخ کشیدن کسی که بله پسر ما شهید شده از بین نبرید البته می دانم که نمیکنید، چه شما به خدا قرض دادهاید و بایستی از او پاداش بخواهید و در عین حالی که بایستی به موقع دیگران را از امر به معروف یا نهی از منکر نمائید و خدمتگزار مردم باشید نبایستی از آنها توقع خوبی یا قدرشناسی یا پاداش داشته باشید که اشخاصی هستند به موقع تقسیم منفعت از همه جلوتر و پر توقع تراند و موقع انجام وظیفه وامانده ترین هستند.
"به امید پیروزی و نصر اسلام و ظهور آقا (عج) و طول عمر امام تا کنار حضرت مهدی و باز شدن راه کربلا قبل از رسیدن سال ۶۳"
"و من الله توفیق و علیه التکلان"
"هوشنگ ترکاشوند"
۱۳۶۲/۱۱/۲۵
وصیت نامه شهید هوشنگ ترکاشوند به همسرش
۱- اعوذ بالله من الشیطان الرجیم - الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ (۲ ملک)
۲- مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
۳- أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ وَ أَنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظیمٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِیعُوا وَأَنْفِقُوا خَیْرًا لِأَنْفُسِکُمْ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ
(۱۷،۱۶،۱۵ تغابن)
۱- آن کسی که زندگی و مرگ را آفرید تا شما را بیازماید که کدامیتان عمل نیکوتری خواهد داشت و اوست عزیز و بخشنده.
۲- هیچ مصیبتی و اتفاقی رخ نمیدهد مگر به اذن خدا و آن کس که به خدا ایمان آورد، خدا دلش را هدایت میکند و خداوند به همه چیز داناست.
۳- حتماً ً دارائیها و فرزندانتان آزمون شمایند و نزد خدا پاداش بزرگی است. تا آنچه که میتوانید تقوا پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت کنید و انفاق کنید که این جا برای شما نیکوست و هر کس که بخل ورزی خویش را مانع شود رستگار است. اگر به خدا قرض دهید به نیکوئی، خداوند برای شما چند برابرش می مند و بر شما می بخشد و خداوند سپاسگزاری بردبار است.
"کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ"
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و درود بی کران بر رسول اکرم و ائمه اطهار و حضرت بقیه الله و (ارواحناه له الفدا) و بر نایب بر حقش امام خمینی و بر کلیه علمای اسلام و خدمتگزاران به جامعه اسلامی ایران و با آرزوی باز شدن هر چه سریعتر راه کربلای حسینی.
وصیت فرضی است از جانب خداوند پروردگار عالم بر پرهیزکاران و مومنان که ما حصل نیکوئی های کسب کرده حیات خویش را چکیده به والدین و نزدیکان برساند.
گرچه همسر عزیزم من عاجزم از این که چیزی را به شما توصیه کنم زیرا تو در زنده بودن خودت از شهادت من افضلی با آن همه گذشت که با زندگی حقیرانه من ساختی و از ابتدا تا کنون چشم بر در داشتی و کمتر در کنارت بودم و مدتی است که محمد هم زحمتهایت را چند برابر نموده است و این مدت آموزش و آمدنم به جبهه که تنهایی طاقت فرسائی سایه بر اوقات افکنده است. به هر حال طبق همین وظیفه تذکراتی دارم و بس و امیدوارم که خداوند خودش جزای خیر در دنیا و آخرت به شما بدهد که نه تنها از تو راضیم بلکه مدیونت نیز هستم از مادرت و خانواده ات هم بسیار متشکرم و خداوند جزای خیرشان عطا فرماید که زحمتهای زیادی را از بابت زندگی من متحمل شدهاند.
میخواستم بگویم که چند آیه شریفه عنوان نامه را در نظر داشته باش که بایستی ما آزمایش شویم و اینجا کلاس است و جلسه امتحان جای اقامت نیست گرچه مشکل است و در نظر داشته باش که زندگیت را و همسرت را به خدا قرض دادهای و منتظر پاداش چند برابر باش.
و اما مطالبی چند قابل گواهی که ذکر میکنم:
۱- قیم فرزندم محمد، همسرم فهیمه لیلا نباتی میباشد تا هر زمان که خودش بخواهد و اختیار کامل دارد و الا به والدینم سپرده شود
۲- کل اسباب و اثاثیه خانه متعلق به همسرم و فرزندم میباشد.
۳- اگر از جهاد دانشگاهی و یا ارگان ذیربط دیگری مستمری برای همسر و فرزندم مقرر شد کل این مبلغ و کل موجودی که در بانک دارم تعلق به همسرم و فرزندم دارد.
۴- محمد را هرگونه و هرجا که همسرم بخواهد (با توکل بر خدا) نگهداری کند مجاز است.
۵- حدود ۴۵۰/۲ تومان از برادر فرجی از بابت خرید کتاب برای کتابفروشی اسلامی ملایر حین انقلاب طلب دارم که تمام این مبلغ طبق خواهشی که از همین برادرم کردهام توسط وی صرف خرید کتابهای مفید و جدید شده و به همراه دیگر کتبی که از قبل به نیت وقف
شهید هوشنگ ترکاشوند
دانشجوی مقطع کارشناسی رشته ادبیات عرب
تاریخ و محل تولد: ۱۳۳۵، نازول ملایر
تاریخ و محل شهادت: ۸ اسفند ۱۳۶۲، جزیره مجنون، عملیات خیبر
مزار: گلزار شهدای روستای نازول
زندگینامه
هوشنگ ترکاشوند در دوازدهم تیر ۱۳۳۵ در شهرستان ملایر به دنیا آمد. پدرش هاشم و مادرش زینت نام داشت. تا پایان دوره کارشناسی در رشته زبان و ادبیات عرب درس خواند. کارمند جهادسازندگی بود. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد و سپس بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هشتم اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون عراق براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای روستای نازول از توابع زادگاهش به خاک سپردند.
وصیت نامه شهید هوشنگ ترکاشوند به خانواده
بسم الله الرحمن الرحیم
«کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ* لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًی کَثِیرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ» (آیه ۱۸۷ و ۱۸۶ سوره آل عمران)
«تمام نفوس طعم مرگ را خواهند چشید و حتماً ً به پاداش اعمالتان رسانده خواهید شد در روز قیامت و آن کس که از آتش نجات یافت و وارد بهشت شد او نجات یافته است و زندگی دنیا چیزی به جز مایه غرور نیست. شما در داراییها و جسم و جانتان آزمایش خواهید شد و از اهل کتاب و از کافران اذیتهای زیادی خواهید شنید و اگر صبر پیشه کنید و با تقوا باشید این از استواری کارهاست (راه صحیح است)
با ستایش و حمد پروردگار به خاطر نعمت حیات و با سلام بر رسول اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) و آقا و سرورمان امام زمان (عج) و امام امت که خداوند تا کنار حضرت مهدی طول عمرش دهد و با سلام بر شما پدر و مادر گرامی (غفر الله لکم ان شاء الله)
هدف از خلقت انسان برخورداری وی از رحمت الهی است و این رحمت از این باب است که توفیق مییابد بندگی خداوند را بکند و حمد او را به جای آورد و این بندگی. اطاعت چیزی جداگانه از زندگی روزمره اش نیست بلکه همین زندگی اگر طبق فطرت الهی و احکام الهی صورت گیرد همه اش عبادت یعنی غذا خوردن، نفس کشیدن، راه رفتن، کارکردن، خوابیدن، خندیدن، گریه کردن، ازدواج نمودن، بچه بزرگ کردن، کمک به دیگری کردن، زیبایی را دوست داشتن و از زشتی و پلیدی نفرت داشتن و … عبادت خواهد بود. البته طبق آیات صریح قرآن کریم همین زندگی و تمام جزئیاتش موجب ابتلاء ء و آزمایش انسان است چون در نهاد انسانی دو قوه هست یا دو استعداد هست، استعدادی جهت کسب خیر و استعدادی در انجام شر و با عقل و اراده است که راه خیر را انتخاب و در جهت رشد و طاعت پروردگار میافتد و در پس هر مرحله مرحله دیگری هست و لذا آزمایش در همه امور به یک باره نیست بلکه در آن جا که انتظارش را ندارد و آمادگیش را ندارد و نقطه ضعف او محسوب میشود همان موجب آزمایش است.
مثلاً ًحضرت ابراهیم علیه السلام آزمایشش در خوردن و خوابیدن و هجرت و انفاق و عبادت و … نیست چرا که همه زندگیش صرف این امور شده بلکه نقطه ضعفش محل آزمایش است و آن اسماعیل تنها فرزند وی آن هم در سن پیری است. باید با دست خودش قربانی کند که این را نیز به جای میآورد البته نه فقط اطاعت خشک و برگزاری شکل قضیه بلکه هنگامی که چاقو گلوی حضرت اسماعیل را نمیبرد وی عصبانی میشود که چرا چاقوی به این تیزی وی را یاری نمیکند تا انجام وظیفه کند و باز در تأیید این مسئله قضیه شیطان است که پس از ۳۰۰ هزار سال عبادت چون اطاعت نمیکند از یک فرمان، جهنمی میشود.
پدر جان و مادر جان می دانم که با از دست دادن من بسیار ناراحت هستید و ناراحتی حاصله به هیچ وجه قابل شرح و تفصیل نیست اما از خداوند صبر بخواهید و خوشحال باشید که شما هم چیزی داشتید که هدیه کنید و شکرگزار باشید که فرزندتان سعی داشت در راه خیر باشد و فرزندان دیگرت نیز الحمدلله هر کدام به نوبه خود در همین جهت هستند. والدین عزیزم جداً مرا ببخشید که هیچ نتوانستم قدمی در جهت خدمت گزاری شما بردارم وکمکی در رفع مشکلات زندگی به شما بنمایم ولی ان شاء الله که بتوانید در عوض به زیارت ابا عبدالله (ع) نائل شوید اما نکاتی هست که به آنها اشاره میکنم:
اول: آن که مقدم بر هر کار و هر چیز نماز را بر پا دارید که اگر نماز آن چنان که شایسته است بر پا دارید روزی ۵ بار هدف زندگی را یادآوری نموده و به خطاها و گناهان اقرار و طلب آمرزش و اصلاح نموده و تجدید الفت و پیوند با خالق هستی میشود و این خود بالاترین نیرو برای اصلاح ما خواهد بود.
دوم: آن که قرآن را حتی المقدور روزانه تلاوت
خریداری شده در کتابخانه ده نازول گذاشته شود که ان شاءالله جهاد سازندگی نیز همت کند و در جوار مسجد جامع یا مدرسه ده این کتابخانه را بنا گذارد.
۶- کلیه وسایل نظامی ام به سپاه پاسداران داده شود الا کارد سنگری که یادگاری باشد برای محمد.
۷- پیکرم را در ده نازول دفن کنید که جای دیگر مشکل است برای مادرم که سر بزند.
۸- مطلب آخر این که فهیمه جان در تربیت محمد کوشش کن به نحوی که احساس کمبود پدر نکند و کمبود روحی نداشته باشد. با اخلاقی مردانه پرورش بده و با سختیها از ابتدا آشنایش کن آن چنان که در انجام مشکل احساس سر افرازی کند نه در فرار از آن. از این زمان که معصوم است راه صواب و خطا را برایش بشکلف و در معاشرت و گرفتن دوست با کمال دقت مراقبت و راهنمایش باش که البته اگر ان شاءالله از ابتدا در محافل علمی و اسلامی بزرگ شود زیاد جای نگرانی نیست و ان شاءالله در همین مسیر خواهد بود و بگذار که هر چند وقت یک بار با والدینم تماس و دیداری داشته باشد.
توکل بر خدا داشته باش که او راهگشاست.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هوشنگ ترکاشوند