در نشست علمی«سبک و فرهنگ یادگیری در آموزش دانشگاهی» مطرح شد: کاهش انگیزه در دانشجویان منشأ اصلی افت تحصیلی است
به همت دفتر نیازسنجی و مطالعات فرهنگی سازمان جهاددانشگاهی تهران، نشست علمی با موضوع «سبک و فرهنگ یادگیری در آموزش دانشگاهی» روز دوشنبه 24 مهر 96 با حضور الهه حجازی، عضو هئیت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در سالن شورای دانشکده برگزار شد.به گزارش روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی تهران، در این نشست الهه حجازی منشأ عمده افت تحصیلی را بی انگیزه بودن دانشجویان دانست و گفت: کلاس درس جایگاهی برای چگونه یاد گرفتن، کارکردن و تجربه کردن است و باید به دانشجویان مهارت های زندگی را آموزش داد؛ چرا که کلاس درس بخشی از فرهنگ زندگی است. وی هدف از کلاس و تدریس را ایجاد انگیزه در دانشجو و تقویت احساس ارزشمندی و عاملیت عنوان کرد و افزود: استاد باید به روز باشد و با ارائه توضیحات منطقی و فراهم کردن فرصت موفقیت، این انگیزش را در دانشجویان ایجاد کند.
عضو هئیت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه فرهنگ سازمانی از بالا به پایین موجب از بین رفتن خلاقیت یاد دهنده میشود، گفت: در دانشکده ای که مدیر آن بسیار کنترل کننده است، محیط آموزشی خسته کننده خواهد بود و فرسودگی ایجاد میشود. همچنین ایشان به روابط غیر حمایتی بین همکاران در بحث تدریس اشاره کرد و آن را موجب کاهش کارآمدی جمعی دانست و تاکید کرد که استاد باید در دانشگاه اختیار عمل داشته باشد.
حجازی در ادامه به بررسی نیازهای دانشجو و فرد یادگیرنده پرداخت و گفت: در فرد یادگیرنده نیاز به خود مختاری، ارتباط و شایستگی وجود دارد که با رفع این نیازها به وسیله ایجاد انگیزه در دانشجو، تلاش، امیدواری و پدیده جبران شکست در او زنده خواهد شد.
وی افزود: خود مختاری در فرد یعنی با اراده خود فعالیت انجام دهد که البته این به معنای نادیده گرفتن دیگران نیست و در راستای ارزشهای اجتماعی میباشد و فرصتی برای آغازگری فعالیت ها و ایدههاست. رفع نیاز به شایستگی به وسیله تشویق منطقی در فرد ایجاد احساس موثر بودن میکند و اگر با چالشی روبرو باشد می تواند آنها را حل کند و شایستگی اکتسابی است و زمانی ایجاد میشود که یاد دهنده فرصت موفقیت و یادگیری تدریجی را به یادگیرنده بدهد.
حجازی در خصوص نیاز سوم یعنی ارتباط گفت: مدرس باید بر ایجاد ارتباط در کلاس تاکید و فضایی برای پذیرش یکدیگر فراهم کند. و این پذیرش محیطی امن را برای دانشجو ایجاد میکند.
ایشان با اشاره به دو پژوهش دکتری انجام شده در زمینه نگرش به زمان و تکلیف ، نگرش دانشجویان ایرانی به زمان را در پنج طبقه دسته بندی کرد : نگرش به آینده مثبت، نگرش به آینده مبهم، حال لذت گرا، گذشته منفی و پذیرش گذشته؛ که در نگرش به آینده مثبت و پذیرش گذشته و حال لذت گرا که فرد گذشته خویش را میپذیرد، از حال و آنچه دارد احساس رضایت میکند و نگاهش به آینده و آنچه خواهد آمد مثبت است که این شرایط، تحت تاثیر عوامل خود کارآمدی، خود مختاری، داشتن روابط گرم و صمیمی و احساس همراهی دیگران است و در نتیجه ارضای سه نیاز مطرح شده در دانشجویان است. دو نگرش دیگر با این عوامل رابطه عکس دارند و امید و انگیزش پایینی دارند.
عضو هئیت علمی دانشگاه تهران در پایان با تاکید بر تغییر فضای کلاس و سبک تدریس تصریح کرد: داشتن هدف مهم است و استاد و دانشجو هر دو باید به نیاز های یکدیگر توجه کنند چرا که استاد نیز نیازمند در یافت بازخوردهای مثبت از سوی دانشجویان است و فرد یاد گیرنده با وجود تفاوت های قومی، مذهبی، زبانی باید در کلیت مورد توجه باشد. اگر از دانشجو بپرسیم تا کنون چه کرده ای و او در مورد بعضی از آنها بازخورد مثبت در یافت کند، امید و انگیزش در او افزایش می یابد.