جبار رحمانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری:اساتید دانشگاه باید به دوره کارشناسی برگردند
به همت دفتر نیازسنجی و مطالعات فرهنگی سازمان جهاددانشگاهی تهران، ششمین نشست از سلسله نشستهای علمی فرهنگ دانشگاهی با موضوع «بررسی خرده فرهنگهای دانشجویی در دانشگاههای ایران» با حضور جبار رحمانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری روز یکشنبه 2 مهرماه 96 برگزار گردید.
به گزارش روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی تهران، در این نشست رحمانی ضمن اشاره به وضعیت فرهنگی دانشگاهها، خرده فرهنگها را براساس مقطع و رشته تحصیلی قابل تقسیم دانست و گفت: دوره کارشناسی مهمترین و حساسترین دوره تحصیلی برای شکلگیری شخصیت فرهنگی و علمی دانشجویان میباشد.
وی گفت: در ارتباط با وضعیت دانشگاهها در دوره کارشناسی دو دیدگاه وجود دارد: از یک سو اساتید عنوان مینمایند که دانشجویان فعال و پر تلاش کم شده و به خوبی گذشته نیستند؛ زیرا وقت و زمان کافی برای کسب علم صرف نمیکنند و خود را به امور و مسائل پیشپا افتاده سرگرم میکنند. درمقابل این نظر، دانشجویان دید مثبتی به استادان ندارند و عنوان مینمایند که اساتید پرمشغله بوده و برای دانشجویان وقت کافی ندارند؛ به این دلایل شکافی بین استاد و دانشجو در این دوره ایجاد شده است.
عضو هیئت علمیپژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با تاکید بر این نکته که پایه و اساس شکلگیری شخصیت و هویت دانشگاهی در دوره کارشناسی خواهد بود افزود: مهمترین مؤلفه فرهنگ دانشجویی این است که دانشجو در این دوره یک سوژه سرگردان و بلاتکلیف است، تداوم و انباشت ندارد، بلکه کوتاه مدت و مقطعی میباشد. این سوژه سرگردان یک خرده فرهنگ ابتر ایجاد میکند که با قبل و بعد خود ارتباط ندارد و بخشی از این ویژگی ناشی از خصلت فرهنگی اجتماعی دوره کارشناسی است. ایشان دوره لیسانس را دارای پتانسیل با تغییر بسیار بالا و مستعد فرهنگ سازی دانست و شرایط سنی، مهاجرت، کاهش نظارت خانوادهها، تراکم و انباشت روابط و وجود روابط شبکهای اجتماعی افقی و عمودی قوی را از ویژگیهای این دوره برشمرد.
وی با اشاره به شکلگیری منطق جزیرهای در بین دانشجویان و گروههای دانشجویی و عدم پیوستگی و همبستگی بین دانشجویان و اساتید عنوان نمود: استاد، رسانه اصلی انتقال علم است و بینش علمی را استاد به دانشجو میدهد و از سوی دیگر استاد یک الگوی فرهنگی به شمار میرود که در قدیم روابط صمیمانهتر و مسئولانهتری بین اساتید و دانشجویان برقرار بود ولی متأسفانه امروزه اعتماد متقابل و مشارکت وجود ندارد و روابط استاد و دانشجو محدود و سطحی و کوتاه بوده و روابط رفاقتی خیلی کم شکل میگیرد. دانشجویان لیسانس به حال خود رها شدهاند و هر کدام با توجه به تمایلات و گرایشهای خود در گروههای جدا و به صورت جزیرهای فعالیتهای علمی، تفریحی و اجتماعی خود را پی میگیرند؛ به همین خاطر یک نوع دل زدگی و کسالت آوری در دانشگاه در حال شکلگیری است. دانشجویان از درس خواندن لذت نمیبرند و این انقطاعی است که استادان ایجاد کردهاند و شبکه روابط، افقی نیست و یکی از مهمترین عوامل ایجاد این شرایط در دانشگاهها، آئیننامه ارتقاء اساتید میباشد که آنان را ترغیب مینماید به جای صرف وقت با دانشجویان کارشناسی، علاقهمند به فعالیت در حوزه تحصیلات تکمیلی باشند.
ایشان آیین نامه ارتقا را مهمترین دلیل افول دوره کارشناسی دانست و با تأکید بر پیامدهای این آیین نامه بیان کرد: این آیین نامه دور باطلی از ابتذال اساتید را ایجاد کرده که این ابتذال به دوره کارشناسی سرریز نموده و موجب تخریب آن میشود. از یک سو صنعتی برای کسب در آمد و از سوی دیگر بنا بر سیاستهای موجود وزارت علوم، وسیله ای برای استناد به رشد علمیکشور شده است.
عضو هیئت علمیپژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، مهمترین خصیصه فرهنگ این دوره را عدم تداوم و استمرار معرفی کرد و گفت: دانشجویان به شدت تشنه کار علمی و عملی هستند، اما نهادهای فرهنگی دانشگاه، جذابیت لازم را برای آنها ندارند و دچار سرخوردگی علمیشدهاند و فضای مهاجرت، به شدت در بین دانشجویان در حال شکلگیری و گسترش است و آنچه که این فرهنگ را به این افول رسانده خودِ سازمان دانشگاهی و استادان هستند.
رحمانی در پایان سخنانش، راه حل نجات از افول و اضمحلال خرده فرهنگ دوره کارشناسی را بازگشت اساتید به این دوره دانست و تأکید کرد که اگر نظام آموزشی میخواهد اصلاح شود بایستی نگاهها به دوره کارشناسی اصلاح شود.