در نشست «انگاره در مطالعات قرآن پژوهی» عنوان شد : نباید انگارهها را در حد لغات تنزل دهیم
به همت مرکز قرآن و معارف دین سازمان جهاددانشگاهی تهران، نشست علمی«انگاره در مطالعات قرآن پژوهی» روز دوشنبه 9 اسفند 95 دردانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.به گزارش روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی تهران، در ابتدای این نشست که مدیریت آن را حمیدرضا نمازی پزشک، پژوهشگر فلسفه و اخلاق و همکار گروه اخلاق حرفهای در دانشکده الهیات دانشگاه تهران برعهده داشت احد فرامرز قراملکی، نویسنده کتاب «قدرت انگاره» و مدیرگروه اخلاق حرفه ای دانشگاه تهران گفت: به یک معنا ممکن است بشود گفت که کتاب حرف تازه ای ندارد و در پی کشف همان چیزی است که فروید بدنبال آن بوده است. آن هم اینکه علت اصلی رفتارها و باورهای ما چیست؟ خود من هم مدت ها به این موضوع اندیشیده ام که چه عواملی برروی رفتارها، باورها و اندیشههای من تاثیرگذار است.
وی افزود: به عقیده من همه ما تصاویر یا image هایی در ذهن داریم که می توان گفت نوعی تصویر یا نقاشی خارج از علم تصور است. این نقاشیها، داوری، باورها و موضع گیریهای ما را رقم می زند. این تصاویر یا image و یا انگارهها را ما نمیبینیم ولی تحت سیطره شان هستیم. بنده در این کتاب توضیح دادم که انگاره چیست؟ چگونه در ذهن ما شکل میگیرد؟ تاثیر انگارهها در زندگی ما چیست؟ و سوالاتی از این قبیل.
پس از این توضیح کوتاه، علی اکبر ناسخیان دیگر نویسنده اثر و دانشجوی دوره دکترای فلسفه اسلامی توضیح کوتاهی درباره کتاب داد و گفت: وقتی دانشجوی دوره فوق لیسانس بودم یک سوال خیلی ذهن من را به خود مشغول میکرد و آن هم اینکه ما در نهادهای اجتماعی با الگوی مشترک رفتاری مواجه میشویم علت این الگوها چیست؟ پس از مدتی پاسخ آن را در خیال پیدا کردم. مثلا اینکه چطور میشود آدم ها در مدرسه یک خیال و رفتار مشترک دارند ولی در بیمارستان یک رفتار یا خیال مشترک دیگر دارند. در همان زمان آثار فارابی را مطالعه کردم و ذهنم به سمت خیال مشترک و تاثیر خیال بر رفت. پس از این سیر تفکر نزد دکتر قراملکی رفتم و این موضوع را با ایشان درمیان گذاشتم و باهم به این نتیجه رسیدیم که این موضوع باید در قالب یک طرح گسترده در همه ساحت های روانشناسی، اخلاق و.. مطرح شود و خب حاصل کار کتابی شد که مشاهده میکنید.
ناسخیان افزود: در طول کار متوجه ویژگیهای خاصی از دکتر قراملکی شدم اول اینکه برای کار وقت و یا به اصطلاح مایه میگذارند، دوم اینکه دقت بسیار بالایی دارند و سوم هم اینکه تجربه کاربا ایشان برای من به مثابه یک کارگاه آموزشی و کلاس درس بود.
نگاه تاریخی به انگارهها داشته باشیم
احمد پاکتچی، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق از دیگر سخنرانان این همایش بود. وی گفت: یکی از مسائلی که در حوزه نوشتههای علوم انسانی وجود دارد این است که تعدادی از اساتید وقتی دست به قلم میبرند درخواست ماخذ را توهین به خودشان تلقی میکنند در عوض برخی هم نگاه بیش از اندازه مستندگرایانه دارند و خب این نوع نگاه می تواند مانع تولید فکر هم شود؛ آثار قراملکی و کتاب قدرت انگاره حدتعادل و حدوسط این موضوع را رعایت کرده یعنی درعین حال که ماخذ آن معلوم است در عین حال بخش قابل توجهی اش حاصل فکر نویسنده است. علاوه براینکه کتاب کاملا ویژگی ارتباطی یا communicative دارد و گویی نویسنده مخاطب را جلوی خودش می دیده است.
وی افزود: قراملکی، انگاره را معادل مفهوم image قرار داده است در حالی که وضعیت خود کلمه image هم مشخص نیست و صحبت های مختلفی درباره آن شده است. بنده وقتی کتاب را می خواندم تا حدزیادی یاد طرز فکر روس ها و آلمانها افتادم. در زبان آلمانی واژه bild و در زبان روسی izobrazheniye (اُبراز) معنی تصویر و ساختن اینها را میدهد. یکی از نویسندگان معروف روسی در کتابش نوشته هنر، فکرکردن با اُبرازهاست به عبارتی می توان گفت به عقیده او هنر، کارکردن با انگارههاست. تا آن زمان خیلیها فکر میکردند ما با کلمات فکر میکنیم درحالی که بخش مهمی از فکر کردن ما به انگارهها مربوط میشود. در بخشی از کتاب قراملکی می خوانیم که اگر بخواهیم به انگارهها خودآگاهی پیدا کنیم باید بتوانیم آنها را مدیریت کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق ادامه داد: بخش هایی از کتاب بسیار به بحث معناشناسی شناختی وبحث image Schema (اسکیما) نزدیک میشود. ژیلبر دوران فرانسوی از دیگر افرادی است که در حوزه image کارکرده و رساله ای هم درباره علم و فلسفه image دارد و روی این موضوع تمرکز کرده است. به عقیده او ما علومی داریم که حلقه وصل آن انگاره است، این حرف را قراملکی هم به نوع دیگری در کتابش زده است. با این تفاوت که انگاره ای که او از آن حرف می زند بیشتر جنبه اجتماعی دارد و به جنبه فردی آن نپرداخته است.«قدرت انگاره» کتاب باارزشی است ولی باید حتما ادامه دار باشد وافراد دیگری هم در رابطه با آن کار کنند. در این کتاب تاکید میشود که انگارهها در حال تغییر وتحول هستند ولی باید علاوه بر داشتن این نگاه، نگاه تاریخی هم به انگارهها داشته باشیم
پاکتچی در ادامه بحثش به موضوع انگاره در قرآن پرداخت و ادامه داد: به عنوان مثال در یکی از آیات قرآن داریم لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ خب ما باید در درجه اول ببینیم که انگاره این قسم چه بوده؟ همه ما به خدا قسم می خوریم و حالا خود خدا قرار است به چه کسی قسم بخورد؟ باید مطالعه انگاره ای داشته باشیم وگرنه اینطور نیست که ساده بگوئیم خدا به زیتون یا زمین و... قسم خورده است. بنابراین دراین آیه باید هم درباره قسم، هم اینکه برای چه باید قسم بخوریم و برای چه نباید قسم بخوریم لازم است کار مطالعه انگاره ای انجام شود. یا مثلا در قرآن واژه ای داریم به نام «دهر» اینکه بخواهیم معنی آن را به روزگار تنرل دهیم اشتباه است، واژه «دهر» یک ترم ایدئولوژیک است. ما نباید انگارهها را در حد لغات تنزل دهیم، این نگاه نوعی نگاه تقلیل گرایانه و فاجعه بار است. ما باید بپذیریم که قرآن در غالب انگارهها نازل شده است.
انگاره ارتباط مستقیمیبا فرهنگ یک ملت دارد
مدیر گروه نشانهشناسی هنر در فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران افزود: پشت همه الفاظ شبکه ای از انگارهها وجود دارد که میراث فرهنگی هستند و بدون توجه به آنها امکان ارتباط با متن وجود ندارد. انگاره ارتباط مستقیمیبا فرهنگ یک ملت دارد و انگارهها دائم در حال تحول اند و در وضعیت ثابت نمی مانند. به بیان دیگر انگارهها شبیه شلیک کردن به هدف متحرک هستند و ارتباط مستقیمیبا زندگی و تجربه زیسته مردم دارند. چنانکه خیلی وقت ها قرآن کریم از انگارههای مردم صحبت میکند. در پایان اینکه در مقام درک، ساخت و اصلاح انگاره در فرهنگ قرآن نیاز داریم که یک رویکرد انگاره ای داشته باشیم.
پس از سخنان پاکتچی، قراملکی در توضیح به نکات پاکتچی تصریح کرد: آقای پاکتچی در غالب تعریف، نوعی انتقاد هم به بنده کردند و آن هم اینکه من نگاه تاریخی نداشته ام و به نمونههای خارجی و به اصطلاح همسایگانم توجه نکردم ولی واقعیتش این است که موضوع چنان گسترده است که من جرات نکردم وارد آن وادی بشوم. من در این کتاب فقط سعی کردم انگاره را بررسی کنم. انگارهها با فرضیهها ارتباط وثیق دارند. همه ما لازم است روزی برای خودمان رو بشویم و تنها راه این رو شدن، هشیار شدن به image ها یا انگارههایمان است.
قراملکی، نویسنده کتاب«قدرت انگاره» و مدیرگروه اخلاق حرفه ای دانشگاه تهران در ادامه از انتشار ادامه این مجموعه خبر داد و گفت: جلد بعدی این کتاب قرار است با موضوع «مدیریت انگارهها» منتشر شود. من قدرت انگاره را دراین میبینم که ناهشیار است ومدیریت کردن آن یعنی هشیار شدن به آن انگارهها. سوال مهمیکه درباره انگارهها مطرح است اینکه آیا انگارهها برما سیطره دارند؟ پاسخ مثبت است منتها ما می توانیم آنها را مدیریت کنیم. قرار است در جلد بعدی کتاب به این موضوع بپردازم که چگونه می توان انگارهها را مدیریت، تحلیل انتقادی و اصلاح کرد و آنها را از سطح ناهشیار به سطح هشیار ببریم.
وی در پایان تاکید کرد: ما در جامعه ای زندگی میکنیم که حصرگرایی روش شناختی، علوم را عقیم کرده است. یعنی اگر من فلسفه می خوانم دیگر به کسی که عرفان خوانده یا فقیه است اعتنا نمیکنم.در حالی که روزگار ما روزگار استفاده از مطالعات بین رشته ای است و در این حوزه image ها نقش مهمی دارند. انگاره یک قدرت است که می تواند یک تهدید یا فرصت باشد باید بتوانیم آن را مدیریت کنیم.