آذرنوش با اشاره به آیینهای اعراب جاهلی :برخی ملوک عرب ۴۰۰ دختر را ذبح میکردند
به همت مرکز قرآن و معارف دین سازمان جهاددانشگاهی تهران، دومین نشست«تأثیر تاریخ و آئینهای عصر نزول و ضرورت آن در مطالعات قرآنپژوهی» روز دوشنبه 25 آبانماه برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی تهران، آذرتاش آذرنوش در دومین نشست «تأثیر تاریخ و آئینهای عصر نزول و ضرورت آن درمطالعات قرآنپژوهی» گفت: ما میخواهیم در این نشست به حالتی که اعراب قبل از پیامبر(ص) در آیین و فرهنگ خود داشتند بپردازیم.وی با اشاره به اینکه «در این موضوع بیشتر دانشمندان اروپایی به بحث پرداختهاند» گفت: دانشمندان اروپایی تلاش میکنند که بیان کنند در دوران جاهلیت نباید به دنبال یک شریعت نهاییشده باشیم. دوم آنکه تمام آیینهای دینی در آن دوران بیشتر جنبه ساختاری، مراسمی و اجتماعی داشتند و بسیاری از آیینها متناسب با شرایط روز و یک زندگی معمولی بوده است.آذرنوش با بیان اینکه «چگونه نگریستن به ادیان جاهلی توسط نویسندگان اسلامی مطرح بوده است» افزود: به طور مثال شهرستانی (از مورخان قرن ششم هجری) دستهبندی درباره ادیان دوران جاهلی دارد. وی میگوید که گروهی در آن دوران به آخرت باور نداشتند و معتقد بودند که به دست روزگار به وجود آمدهاند و به دست طبیعت هم از بین میروند. این تفکر واکنش قرآن را به دنبال داشته است.این استاد دانشگاه تهران اظهارکرد: گروهی دیگر زندگی اخروی را قبول داشتند اما به بعثت و رستاخیز باور نداشتند و عدهای نیز خالق و رستاخیز را قبول داشتند اما به وجود پیغمبری که از نسل انسان باشد باور نداشتند. اکثر این گروهها به تناسخ روی میآوردند.
استاد زبان عرب در دانشگاه تهران با بیان اینکه «یکی از بزرگترین آیینهای دوران جاهلیت مجموعه اموری بوده است که به «ضحیه» ختم میشده است» افزود: ضحیه به معنای قربانی کردن موجودی زنده با ریختن خون است. این ریختن خون عامل بسیار مهمیبرای آنها بود.
آذرنوش تأکید کرد: در مقابل این ضحیه، ما «هدی» را داریم. یعنی اینکه موجود زندهای را به خدا و بت خود هدیه میکنند، این موجود زنده بیشتر مواقع شتر بود. شتر در این سنت بسیار مهم و مورد توجه قرار گرفت و ما نمود آن را در قرآن هم میبینیم. هدیه دادن درجاتی داشت و هر کدام از آن درجات نامی خاص.این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه «مسألهای که میتواند دریچه جدیدی در مطالعات قرآنی باز کند، این موضوع بوده است که هدی همیشه قربانی حیوانات نبوده است» خاطرنشان کرد: انسانها نیز در این سنت قربانی میشدند. گاه فرزندان کوچک و گاه انسانهای بزرگ را قربانی میکردند. در روایات داریم که برخی از ملوک عرب 400 دختر را ذبح کردهاند.
وی افزود: برای برخی از بتهای عرب که خدایان آنها بودهاند ضرورت داشته که حتماً خون گرمیبه پای آنها ریخته شود؛ حتی در مورد عبدالمطلب هم داریم که خواسته یکی از فرزندان خود را قربانی کند که البته این باور مورد قبول شیعیان نیست؛ چرا که عبدالمطلب را حنیف میدانند.
آذرنوش با اشاره به اینکه «قبایل بسیار بزرگ عرب آن دوران همه به کشتن و قربانی فرزند روی میآوردند» اظهار کرد: این سوال پیش میآید که قربانی کردن بچه برای یک خدا یعنی چه؟ ما با چه پدیدهای روبرو هستیم.
وی در ادامه گفت: ما در قرآن با دو واژه «وعد» و «قتل» مواجهیم. وعد یعنی زنده به گور کردن یک فرزند چه دختر و چه پسر که البته روایات در مورد دختران بیشتر است. آیا وعد یک آیین دینی بوده یا یک رسم اجتماعی؟ من باور دارم که این آیینی دینی بوده است.
آذرنوش اظهار کرد: همچنین ما با واژه قتل در قرآن مواجهیم و آیات از این اطلاع میدهند که دلیل قتل ننگ و خفتی بوده که آنها از بدنیا آمدن فرزند دختر بدان باور داشتند. در قرآن به دلایل وعد و قتل اشاره شده است.
این استاد دانشگاه تهران با بیان آیهای از قرآن مبنی بر اینکه « لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ» گفت: این آیه دلالت بر یکی از انگیزههای این سنت در دوران جاهلی داشته است، این آیه میگوید که بچههایتان را به خاطر تنگدستی نکشید، ما آنها را روزی میدهیم. این موضوع نشان میدهد که اعراب چرا فرزندان خود را میکشتند.
وی گفت: این موضوع تنها از سر تنگدستی هم نبوده است. در آیات قرآن کریم این موضوع را داریم که «شرکاء» این عمل زشت را به پرستندگان خود الهام میکردند. شریک دراینجا به معنای همراه نیست. آنگونه که بعضی سادهانگارانه این معنی را در ترجمه این واژه از قرآن به کار میبرند. بلکه شریک و شرکاء به معنای شبه خدایان و موجوداتی دینی در اذهان اعراب بوده است که نگاه دینی آنها را نشان میدهد.
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه «دلیل دیگری برای قتل، با تکیه بر آیات قرآن، نادانی و بیعقلی خود اعراب بوده است» اظهار کرد: دلایلی که گفته شد دلایلی بود که آیات قرآن به آن اشاره دارد، اما میتوان دلایل دیگر را هم برای وعد و قتل اشاره کرد.
آذرنوش در ادامه با اشاره به اینکه «بتهای زیادی در دوران جاهلیت وجود داشت و بسیاری از آنها با بتها و خدایان رومی تشابه داشتند» گفت: بتهای عصر جاهلیت تقریباً 82 مورد است. بسیاری از اقوام ممکن بود که بتی داشته باشند اما خبرهای آن به ما نرسیده است. لذا این آمار را میگوییم تقریبا.
وی گفت: خدایان درجات مختلفی داشتند، به طور مثال یکی از آنها از قبیله قضاعه بود که «عبعب» نام داشت. برای این بت جایی برای قتلگاه و خون ریختن وجود داشت.
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه «یکی از خدایان دوران جاهلیت که جای بسیار بحث دارد «الله» بوده است» گفت: باید به این موضوع توجه کرد آنچه که از «الله» درذهن یک توحیدپرست وجود دارد با آنکه در ذهن عرب دوران جاهلی بوده متفاوت است. الله برای این اعراب جاهلی خدایی نیرومند بوده است.
وی گفت: مهم بودن این موضوع این است که کلمه «ال» در آن دیده میشود که واژهای بسیار قدیمی است. معنای اولیه این کلمه جماعت است و باید توجه داشته باشیم که جماعت قدرت میزاید. این کلمه بعداً به قدرتهای طبیعی و غیبی هم کشیده شد و در طی زمان تغییراتی پیدا کرد. الله در ذهن جاهلیان یک نیرو و قدرت بوده است و این واژه در ذهن توحیدپرستان تحول پیدا کرد و بر خدا اطلاق شد.
آذرنوش با اشاره به اینکه «بتپرستی تنها به سنگپرستی نبوده است» افزود: یکی از موجودات مورد پرستش عربها بعد از سنگپرستی درخت بوده است. مثلاً «عزی» از بتهای معروف عرب، سنگ نبود بلکه تنه درخت بوده است.
وی گفت: جالب است که این آیینهای جاهلی تا قرن 18 هم وجود داشته است و مثلاً یکی از مستشرقین که در بین این قبیلههای عرب حضور داشته از برخی این آیینهای بین اعراب گزارشهایی داده است.