در کرسی «آزادی و کرامت انسانی در گفتمان امام» مطرح شد: یکی از مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران ذیل اصل دوم قانون اساسی، کرامت انسان است
به همت مرکزفرهنگ و اندیشه سازمان جهاددانشگاهی تهران،کرسیآزاداندیشی«آزادیوکرامت انسانی درگفتمان سیاسی امام خمینی(ره)» چهارشنبه۱۱خرداد ۹۵ در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزارشد.
به گزارش روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی تهران، در این نشست که با حضور حجتالاسلام والمسلمین سروش محلاتی، استادحوزه علمیه و پژوهشگرفقه سیاسی شیعه و شریف لکزایی، مدیرگروه فلسفه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی انجام گرفت،حجتالاسلام محلاتی، استاد حوزه علمیه و پژوهشگر فقه سیاسی شیعه در ابتدای سخنان خود گفت: بیش از 35سال است که نشستهای علمی ترتیب میدهیم و درباره کرامت انسان صحبت میکنیم. آیا وقت آن نرسیده که بعد از گذشت نزدیک 4 دهه وضع فکری ما در این زمینه معلوم شده باشد و به جای بحثهای کلی به مصادیق جزئیتر در این زمینه بپردازیم؟ آیا مبانی ما در این زمینه دچار ابهام است و جلسات برای رفع ابهام در مبانی برگزار میشود یا در قوانین و اجرا مشکل داریم؟!
وی افزود: اگر درتعیین موضوع نشست قرار بود اظهار نظری کنم فکر میکنم باید مسئله خیلی روشنتر از این مسئله مطرح شود. از این فرصت استفاده میکنم و درباره برخی چالشهایی که درباره این موضوع در شرایط فکری جامعه ما وجود دارد صحبت میکنم.
سروش محلاتی بیان کرد: اولین پرسشی که وجود دارد این است که آیا کرامت یک مفهوم انتزاعی است یا یک واقعیت عینی؟ اگر یک مفهوم انتزاعی است در این صورت دنبال علائم خاصی برای کرامت نمیگردیم. انسان نسبت به موجودات دیگر دارای کرامت است چون برخوردار از تحمل و اراده است و اینها منشأ کرامت انسان میشود. این کرامت چه نمودعینی و واقعی در مورد انسان به جا میگذارد؟ انتزاعگرایان معتقدند کرامت انسانی هیچ حقی را برای انسان اثبات نمیکند؛ لذا از نظر آنها هیچ تناقضی نیست که بگوییم انسان دارای کرامت ذاتی است و بعد هم هر بلایی که خواستیم بر سر او بیاوریم و به خاطر عوامل دیگری میتوانیم او را از حقوق خودش محروم کنیم.
وی با طرح این سؤال که کرامت چگونه در روابط انسانی و در جامعه خودش را نشان میدهد؟ گفت: مطلب دیگر آنکه نسبت اسلام و ایمان با این کرامت چیست؟ آیا انسان مسلمان و مؤمن به لحاظ اسلامش چیزی بر کرامت او افزوده میشود و بالعکس کسی که از اسلام بیرون میرود کرامت خود را از دست میدهد؟ و آیا انسان به ما هو انسان دارای کرامت نیست؟ و انسان بعلاوه ایمان دارای کرامت است و انسان نسبت به کرامت خنثی است؟ این هم مشکلی است، تکلیف ما با کسانی که آنها را به لحاظ ایمانی نمیپسندیم چیست؟ آیا آنها از حداقل کرامت برخوردار هستند یا نه؟
این استاد حوزه علمیه گفت: آیا قوانین ما مبتنی بر کرامت انسانی تدوین شده است؟ اینجا بحث حضرت امام(ره) هم مطرح است و اینکه ایشان در مورد کرامت انسان چه نظری داشتهاند. آرای متناقضی در موضوع کرامت وجود دارد و اگر کسی بخواهد بر اساس منابع اسلامیبه کرامت ذاتی برسد این راه برایش وجود دارد، اگر کسی هم بخواهد کرامت انسانی را نفی کند او هم میتواند برای نظر خود شواهدی را در کتاب و سنت پیدا کند. چارهای نداریم جز آنکه بر اساس تفکر یکسری از اندیشمندانمان که از نظرمان اصالت فکرشان تأیید شده وارد شویم و الا درگیر شدن با اختلافات معلوم نیست چه نتیجهای داشته باشد.
وی تصریح کرد: در طی سه دهه اخیر، ابتدائاً حرکت رو به جلو داشتیم، بعد از آن متوقف شدیم و بعد هم حرکت رو به عقب را شروع کردیم. یکی از مسائلی که برای ما قابل توجه است قانون اساسیمان است، قانون اساسی نشاندهنده تلقیای است که در ابتدای شکلگیری نظام از موضوع کرامت انسانی بر اساس منابع اسلامی وجود داشته است. اصل دوم قانون اساسی پایههای نظام را برمیشمارد، اول توحید، بعد نقش وحی در زندگی بشر، بعد امامت، عدل، معاد و بعد هم کرامت انسانی، در قانون اساسی ما اصول دین از پنج مورد به شش مورد افزایش پیدا کرده، این را از جای دیگری اقتباس نکردیم، یکی از مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران کرامت انسان است. در شورای انقلاب که قانون اساسی مطرح شد، مسئله کرامت به عنوان یک مبنا وارد شد و نظام جمهوری اسلامی ایران، نظامی مبتنی بر کرامت انسان شد. آن موقع این را پذیرفتیم و هیچ دغدغهای هم وجود نداشت.
انسان بالقوه دارای کرامت است
سروش محلاتی بیان کرد: انسان بالقوه به دلیل اینکه دارای عقل است میتواند دارای کرامت باشد، البته الان دیگر کرامت پایه نیست، جلوی اهانت به یک شهروند را بر مبنای اصل کرامت میتوان گرفت؟ اگر نه، پس این کرامت عینیتی ندارد، اگر در سراسر این شهر بزرگ این همه کودکان کار هستند با کرامت سازگار است؟ کرامت چیست؟ ما در مورد چه موضوعی صحبت میکنیم؟
********
حوزه مطالعاتی آزادی در اندیشه امام(ره) بسیار گسترده است
در ادامه شریف لکزایی، مدیر گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامیبیان کرد: در بخش مفاهیم در مورد کرامت شاید اجماعی وجود ندارد که میتواند مشکلساز باشد. حوزه مطالعاتی آزادی در اندیشه امام(ره) بسیار گسترده است، بخش بسیار مهمیکه مورد توجه خواهد بود روش دریافت و فهم نظریه آزادی امام است. یک بخش فرمایشات ایشان به عنوان یک کنشگر سیاسی خواهد بود، ایشان مؤسس یک نظام سیاسی جدید تلقی میشود و بعد از شکلگیری این نظام، در انتصاب مسئولان نیز مشارکت جدی دارد.
وی افزود: وجه دیگر، امام اندیشمند است، هم مدرس اخلاق و هم نویسنده آثار پربرکت اخلاقی در دوره معاصر. درس اخلاق ایشان هم قبل از انقلاب مشهور بود، امام راحل یک فقیه برجسته و یک عارف هم هست.
شریف لکزایی با اشاره به نظریه آزادی و الزامات امام، عنوان کرد: به این نکته که امام خمینی(ره) یک فیلسوف حکیم است، توجه کنیم. امام در تداوم فلسفه اسلامی و فلسفه سیاسی اسلامی است و به عنوان یک حکیم حکمت متعالیه در دوره معاصر قابل طرح است. ورود جدی ایشان را به عنوان یک عارف در حوزه اجتماعی و سیاسی ایشان شاهد هستیم. شهرت امام در فقه نباید موجب شود که از پرداختن به وجه فلسفی ایشان غفلت بورزیم.
نظریه آزادی امام فارغ از سه عنصر قرآن، عرفان و برهان نیست
وی ادامه داد: حکمت متعالیه برآیند قرآن، عرفان و برهان است؛ از این منظر الزامات توجه به نظریه آزادی امام(ره) بیشتر خودش را نشان میدهد، نظریه آزادی امام فارغ از این سه عنصر نیست.
در نگاه امام(ره) کرامت در ذات انسان است
این استاد دانشگاه در پایان عنوان کرد: دین، اخلاق و ارزشها قابل اجبار نیستند و باید از درون پذیرفته شوند. الزام دیگر در تبیین نظریه امام خمینی بحث نگاه ظاهری و مربوط به امور رفتاری است. در همین عرصه میبینیم که به اختیار و آزادی توجه میشود و آزادی و اختیار شرط تکلیف تلقی میشود، فرد فاقد اعتبار مکلف هم نیست. در نگاه امام(ره) کرامت در ذات انسان است. اگر همه از آزادی بترسیم چه زمانی میتوانیم آن را در عرصه تحقق شاهد باشیم؟ اگر شناگری نیاز به خطر کردن دارد آزادی هم نیاز به خطر کردن دارد. آزادی نیروها و توان انسان را شکوفا میسازد، در این فضا نیاز به آموختن بیشتری داریم تا به فضای رو به جلو حرکت کنیم.