نشست علمی «تجدد در ایران عصر قاجار» برگزارشد
به همت مرکز فرهنگ و سیاست سازمان جهاد دانشگاهی تهران و با استقبال گسترده دانشجویان و استادان، نشست علمی«تجدد در ایران عصر قاجار» برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی سازمان جهاددانشگاهی تهران، در این نشست که در روز سهشنبه 27 آبان ماه در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، ناصر تکمیلهمایون، صادق زیباکلام و ابراهیم فیاض سخنرانی کردند.
دکتر ناصر تکمیلهمایون:
تجدد لابراتواری و تجدد بولواری در ایران
به عقیده من مدرنیزاسیون ربطی به کشورهای مشرق زمین ندارد، بلکه پروسهای تاریخی است که بعد ار قرون وسطی و شروع رنسانس و انقلاب صنعتی شروع میشود و به جایی میرسد که خودشان لقب مدرنیزاسیون را به آن میدهند که تقریبا اول قرن نوزدهم است.
در این دوره اروپا به چند دوره میرسد، دوره اول حاکمیت عقل و خرد است. دومین وجه آن دوره علوم است، علومیکه با برداشتهای گذشته فرق میکرده است. سومین ویژگی به شکست اتوریتههای مذهبی به ویژه در قرون وسطی است و حاکمیت عقل، منطق و علم به پیش برده است اما این مدرنیزاسیون با ایران یک جنبه دوستانه ای پیدا نکرد. یعنی ما با تمدن غربی و مدرنیزاسیون آشنایی مان، آشنایی دوستانه ای نبود شاید در صدر اسلام آشنایی که در آن دوران در دوران ترجمه رخ داد دوستانه بود. یعنی دوران تألیف آشنایی ما به غرب دوستانه بود. اما در این دوران مقداری جنبه سلطه جویی مغرب زمین در کشورهای مشرق زمین همراه با مدرنیزاسیون بوده است.
در مغرب زمین نوآوری محصول طبیعی جامعه بوده است یعنی خودزا بوده اما در اینجا تجدد تماما تقلید از مغرب زمین بوده بدون اینکه بتن و بلوک مغرب زمین را شناخته باشد. اولین برخورداری از مدرنیزاسیون در مشرق زمین جنبههای نظامیآن بوده است. یعنی به فرض مثال ما در دوران شاه عباس از امور نظامیمغرب زمین چه از لحاظ تاکتیک نظامیو چه از لحاظ تکنیک استفاده کرده ایم اما در دیگر چیزها با استفاده از سفرنامهها فقط استفاده از یک نوع نظام سیاسی میکنند وقتی به آنها مینگرند احساس میکند که یک نوع حسرت در آنها وجود دارد. من در آن دوران ندیده ام که به اصل مدرنیزاسیون پرداخته باشند و در واقع به چرایی آن نپرداخته اند و به علت پیدایش این پدیده در غرب پرداخته نشده و آن را نشناخته اند.
آن تجددی که ما میخواستیم تجدد لابراتواری بود اما تجدد بولواری برای ما آوردند. شاید مسیر مدرنیزاسیون در ایران آن مسیری بود که مشروطه خواهان و بعد از آن نهضت ملی داشت. همان کاری که در هند و ژاپن شد اما در ایران نشد.
تا امروز مدلی بهتر از مدرنیته نیامده است
دکتر صادق زیباکلام
فکر میکنم بحثهایی در ایران هست که تمامی ندارد. یکی از این بحث ها در حقیقت مدرنیته، مدرنیسم، نوگرایی و است. علت اینکه این بحثها هیچ وقت سرانجامی پیدا نمیکنند به این خاطر است که این موضوعات از یک چارچوب ایدئولوژیک مطرح میشود. علی القاعده اگر من یک مسلمان اصولگرا باشم وقتی درباره مدرنیسم صحبت میکنم مشخص است که چه چیزهایی خواهم گفت و میگویم که چه چیزی درست نبوده و چه چیزی درست است و چنانچه برعکس باشند میگویم پیشرفت یا ... داشته است. در کل نگاهی که در ایران بعد از انقلاب بوده ضد مدرنیته و ضد آن چیزی است که در قرن ?? به ایران آمده است.
مدرنیته در ایران از غرب آمد. بومینبود، بنابراین اگر شما بدنبال مدرنیته اسلامیـ ایرانی هستید، بروید دنبال کارتان. مدرنیته، مدرنیته است و متعلق به هیچ جا و مکانی نیست. مدرنیته عصاره تعقل و تفکر بشر است. اگر کسی این را بگوید به نظرم سخنی به گزاف نگفته است. یکی از دلایل اصلی رنسانس جنگ های صلیبی است. در قبل از این جنگ ها مدرنیته در مشرق زمین بوده است. بنابراین اگر یکی بگوید که یکی از عناصر رنسانس آشنایی فرهنگ و تمدن غربیها با جهان اسلام بود گزاف نگفته است.
اصل تفکیک قوا محصول مدرنیته است اینکه حکومت نمیتواند هر کاری انجام دهد این یعنی مدرنیته. برابر در پیشگاه قانون مدرنیته است. بنابراین نمیشود مدرنیته را رد کرد ولی در عین حال اساس زندگی مان را مدرنیته تشکیل داده باشد.
محمد علی شاه بسیار آدم فهمیده ای بود چرا که میدانست که مشروطه بسیاری از اختیاراتش را گرفته است. بنابراین از همان روزی که به پایتخت آمد شمشیر را از رو با مشروطهخواهان بست. متمم قانون اساسی یک شاهکار است چرا که تمام اختیارات شاه را گرفته است و حتی برای گرفتن بودجه اش باید به مجلس برود. محمدعلی شاه گفت: نیاکان من قدرت را با ضرب شمشیر گرفتند اگر میتوانید آن را با ضرب شمشیر بگیرید.
او یک سال بعد مجلس را به توپ بست آیا این مدرنیته نیست؟ برای اینکه مشروعیت حکومت که در آسمانها بود به زمین آورد و مبنای مشروعیت رأی مردم شد این مدرنیته است. این جمله را نگویید که مردم ما مشروطه را نفهمیدهاند چگونه است که ستارخان و باقرخان جانشان را از دست میدهند اما تسلیم نمیشوند؟ چه کسی میگوید مشروطه را نفهمیدهایم؟
مدرنیسم غریزهگرایی است
دکتر ابراهیم فیاض
مدرنیسم از انقلاب صنعتی انگلیس شروع میشود عقلانیت کانتی با انقلاب صنعتی انگلیس به ثمر مینشیند. این دوران، دوران عقلانیت است اما بعد از انقلاب صنعتی به یکباره آثار اجتماعی زیادی ایجاد کرده و بررسی این آثار موجب شد که مدرنیسم بوجود بیاید.
احساس من در دوران قاجاریه این است که ما با مدرنیسم مواجه نشدهایم بلکه همواره با مدرنیته مواجه بودهایم یعنی به جای اینکه برویم و یاد بگیریم، با دستاوردهای مدرنیزم که مدرنیته است مواجه بودهایم امروزه هم این گونه است و دولتمردان کنونی ما امروز با مدرنیته مواجهاند و از آن صحبت میکنند در صورتی که مدرنیسم نداریم و تاکنون به آن نرسیدهایم و به آن نپرداختهایم. اگر از این حالت بیرون بیاییم وضعیت علوم انسانی اینگونه نخواهد بود.
ما برای شناخت دورههای تاریخی مختلف نیازمند شناخت قبل و بعد از آن دورانها هستیم. در واقع چون ما با مدرنیته مواجهایم همواره باید هزینه کنیم تا عواقب و مشکلات آن را از پیش پا برداریم. به فرض مثال الان باید هزینه کنیم تا اینترنت را فیلتر کنیم.
مدرنیسم عقلگرایی نیست بلکه ضد عقلگرایی و غریزه گرایی است. مدرنیسم از انقلاب صنعتی انگلیس شروع میشود عقلانیت کانتی با انقلاب صنعتی انگلیس به ثمر مینشیند این دوران، دوران عقلانیت است اما بعد از انقلاب صنعتی به یک باره آثار اجتماعی زیادی ایجاد کرده و بررسی این آثار موجب شد که مدرنیسم بوجود بیاید.
در دوره فتحعلی شاه عقلگرایی و فلسفه اصفهان پیروز میشود و مرکز عقلگرایی ما همانطور که میدانید اصفهان است. اینها اصولگرای فقهی هستند یعنی روشیاند و تجلی روشگرایی در غرب را در ایران اصول فقهی باید نامید یعنی اصول فقهیها همه مشروطهخواه هستند. در مقابل اینها فقهگرایی است که ضد مشروطهاست و این یک دوگانه جدید به وجود میآورد که تا امروز ادامه دارد و در انقلاب اسلامی فقهگرایی پیروز میشود.
دوره قاجاریه یک دوره ثابت نبوده است و اصول فقهیها یا دوره قاجار با مدرنیته همخوانی داشتهاند در صورتی که فقهیها ضدمدرنیسم بودند. یکی از بحثهایی که باید انجام شود بعد جغرافیایی دوران قاجار است که متأسفانه مطالعه نشده و در این دوران سه دوره ترکیه، عراق، روسیه، جای بحث و مطالعه دارد ما به جای اینکه مدرنیسم را درست بفهمیم دچار مدرنیتهزدگی شدهایم.