در سمینار آشنایی با انسان شناسی عنوان شد:

در چشم انداز ۲۰-۳۰ ساله جامعه ایران یک جامعه صد در صد شهری خواهد بود

۲۳ بهمن ۱۳۹۳ | ۱۱:۱۵ کد : ۴۴۵۰۵ فرهنگی
تعداد بازدید:۱۹۴

 

در سمینار آشنایی با انسان شناسی عنوان شد:در چشم انداز 20-30 ساله جامعه ایران یک جامعه صد در صد شهری خواهد بودبه همت ‌مرکز فرهنگ ‌و اندیشه‌ سازمان‌ جهاددانشگاهی ‌تهران و با همکاری مؤسسه"انسان شناسی و فرهنگ"، چهارمین سمینار از سلسله سمینارهای آشنایی با دانش پایه با عنوان «آشنایی با انسان شناسی» روز دوشنبه 3 آذرماه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزارشد.

به گزارش روابط عمومی سازمان جهاد دانشگاهی تهران، در این سمینار ابتدا دکتر ناصر فکوهی به تفاوت انسان شناسی به عنوان دانشی مدرن و قرن بیستمی، با انسان شناسی دینی و انسان شناسی فلسفی پرداخت و به تاریخ برآمدن این رشته مقابل جامعه شناسی در سه کشور امریکا، انگلستان و فرانسه اشاره کرد.
عضو هیئت علمی‌گروه انسان شناسی دانشگاه تهران سپس به تفاوت «انسان شناسی» با «مردم شناسی» اشاره کرد و گفت: واژه «اتنولوژی» بیشتر استفاده معمول کلمه در فرانسه است که امروزه هنوز هم بر آن اصرار دارند؛ اما در ایران امروزه هر دو واژه انسان شناسی و مردم شناسی استفاده می‌شود. نسل جدیدتر محققان و اندیشمندان از عنوان «انسان شناسی» استفاده می‌کنند و نسل قدیم تر، «مردم شناسی» را به کار می‌برند.
دکتر فکوهی در ادامه صحبت خود بیان داشت: در قرن نوزدهم، علوم انسانی جوامع انسانی را به سه شکل تقسیم کرد: گروه اول جوامع اروپایی بودند که در اوج پیشرفت و تکامل اجتماعی قرار داشتند و علم متعلق آنها، جامعه شناسی (sociology) نام گرفت. بر اساس همین تز تطوری، دو جامعه غیر اروپایی هم شناخته شد: جوامعی که نهادهایی دارند که به نهادهای اروپایی نزدیک‌اند و نام آنها «جوامع متمدن راکد» است: مصر، بین النهرین، ایران و هند و چین؛ واژه شرق بر همین جوامع تعلق گرفت و عنوان «شرق شناسی» هم بر اساس همین نگاه، به مطالعات مربوط به شرق اطلاق شد. دسته سوم جوامعی بودند که اصلا به تمدن هم نرسیده اند. این جوامع عبارتند از تقریبا تمام آفریقای سیاه، تمام اقیانوسیه و تمام امریکای غیراروپایی که مطالعات مربوط به آن مردم شناسی (ethnology) نامیده شد.
وی با اشاره به معنای واژه‌ی یونانی ethnos که چیزی شبیه به بربر و بیگانه است، افزود: دو شرط در رویکرد اتنولوژیک این است که سوژه مورد مطالعه اولا از سوژه اروپایی پایین تر است و ثانیا قرار است به جایگاه سوژه اروپایی برسد. اما انسان شناسی، با رد این پیش فرض ها و به واسطه بین رشته ای بودن و روش مجزای خود، از جامعه شناسی و دیگر علوم جدا می‌شود.
وی به حوزه‌های مختلف انسان شناسی، از جمله انسان شناسی تاریخی، فرهنگی، زیست شناختی و زبان شناختی اشاره کرد و گفت: امروز کمتر موضوع روزمره و جزئی را می توان یافت که انسان شناسی به آن نپرداخته باشد، اما مباحث آن کاملا از مباحث زیست شناسی، تاریخ و زبان شناسی به صورت محض کاملا متفاوت است.
فکوهی در ادامه به وضعیت رشته انسان شناسی در دوره اخیر پرداخت و گفت: امروزه میان سنت های انسان شناسی، امریکا موفق ترین نمونه است و سنت های چینی و روسی به پایان خود رسیده اند. از طرفی به تدریج سنت های انسان شناسی بومی جایگزین انسان شناسی کلاسیک شده اند و در واقع ما به پایان انسان شناسی کلاسیک رسیده ایم: زیرا از طرفی دیگر یک انسان شناس، به دلیل هزینه‌های هنگفت، به محلی دور دست برای تحقیقات سفر نمی‌کند و از طرف دیگر، نظریه‌های کلاسیک انسان شناسی شامل تطورگرایی، کارکردگریی، ساختارگرایی و ...، با انسان شناسی تاریخی، انسان شناسی نمادین و انسان شناسی تفسیری جایگزین شده اند.
این استاد دانشگاه تهران در پایان به تغییر و تطور انسان شناسی در ایران پرداخت و بیان داشت: انسان شناسی در ایران از یک سنت روستایی و عشایری به سمت انسان شناسی شهری رفته است؛ زیرا خود جامعه ایران به سمت شهری شدن رفته است. امروز عشایر 1درصد جمعیت ایران اند و روستاها نیز کمتر از 7 یا 8 درصدند. در یک چشم انداز 20-30 ساله جامعه ایران یک جامعه صد در صد شهری خواهد بود. امروزه، انجمن‌ها و نشریات مختلفی در ایران در حال مطالعات انسان شناسانه اند که سایت انسان شناسی و فرهنگ هم یکی از همین مجموعه‌هاست.

آخرین ویرایش۱۰ خرداد ۱۴۰۱